سپر حفاظتی یوزپلنگ ایرانی از تصادفات جادهای پیشنهاد شد
تاریخ انتشار: ۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۱۲۹۲۲
امین ولیان در گفتگو با خبرنگار مهر، ضمن اشاره به جدید جمعیت دیدهبان طبیعت شاهرود با موضوع سپر حفاظتی یوزپلنگ ایرانی از تصادفات جادهای بیان کرد: برای جلوگیری از تکرار تصادفات جادهای یوزپلنگ ایرانی نمیتوان به نصب دوربینهای کنترل سرعت و روشنایی در چندین کیلومتر از مسیر دلخوش بود، حتی دیگر یک فنس کشی ساده و آن هم چندین کیلومتری نمیتواند از تکرار شوم تلفات یوز در جاده مرگ جلوگیری کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: زمانی که جمعیت دیدهبان طبیعت شاهرود در اردیبهشت ۹۵ طرح فنس کشی دو سوی جاده به همراه احداث روگذرهای طبیعت گرا بین دو زیستگاه شمالی و جنوبی جاده یعنی پناهگاه حیات وحش میاندشت و منطقه تحت حفاظت توران را ارائه داد هر دو زیستگاه از شرایط بهتری برخوردار و کریدور حرکتی یوزها برای مهاجرت ذاتی شأن بین این دو منطقه مشخص بود اما اینک پناهگاه حیات وحش میاندشت عاری از جمعیت یوزها گشته و یا ممکن است تنها تعدادی یوزهای نر که کمتر از جنس مادهی آنها دست به مهاجرت میزنند در آن باقی مانده باشند.
نیازمند طرح جدیدی هستیم
عضو هیئت مدیره جمعیت دیدهبان طبیعت شاهرود بیان کرد: از سوی دیگر هشدار دیدهبان طبیعت در خصوص اجرای ناقص طرح یعنی فنس کشی بدون احداث روگذر و یا اکتفا بروی آبراههها به عنوان زیرگذر (که یوزپلنگ عمدتاً از آنها عبور نمیکند) و در نتیجهی آن تغییر کریدور حرکتی یوزها، نادیده انگاشته شد و بدین ترتیب اخیراً شاهد از دست دادن یوزپلنگ مادری با سه توله در شکم خارج از محدوده هشدار تصادفات جادهای قبلی بودیم.
ولیان با بیان اینکه داشتن هر دو زیستگاه شمالی و جنوبی برای یوزپلنگها را باید به عنوان یک طرح آرمان گرایانه از سر خارج کرد و این اکوسیستم یکپارچه را جدا از هم در نظر گرفت و بر این اساس به فکر نجات یوزپلنگهای کشورمان از انقراض باشیم، تاکید داشت: آنچه محرز گشته آنست که توران تنها زیستگاه زادآوری یوزها در ایران است و لذا هر طرحی می باید در راستای حفاظت بیشتر از این منطقه تعریف شود از سوی دیگر در سالهای اخیر مشاهده بیشتر یوزها در اطراف جاده شاهرود - سبزوار و حتی خارج از محدوده حفاظتی شمال توران و خارج از زمان مهاجرت آنها (یعنی بهار و پاییز) بیانگر این واقعیت است که احتمالاً تعدادی از یوزهای توران متمایل به ضلع شمالی آن شده که چندان عزم سفر به میاندشت هم نمیکنند.
وی افزود: جمعیت دیدهبان طبیعت شاهرود طرحی مبنی بر هدایت و انتقال یوزها از کنارههای مخاطرهآمیز جاده شاهرود - سبزوار به منطقه اصلی توران به کمک دو ردیف ریل گذاری فنس به همراه دالان و درهای بازشوی یکسویه به سمت زیستگاه اصلی توران را ارائه میدهد، به این امید که اگر عزمی برای جلوگیری از انقراض یوزها وجود دارد با اجرای این طرح و البته تقویت زیستگاه توران یعنی خروج دام و معادن و جادههای غیرضروری از آن، این رخداد ارزشمند یعنی بقای یوزپلنگ ایرانی به وقوع بپیوندد.
پوستر توضیحات طرح سپر حفاظتیفنش کشی و ساخت دالانها
این کنشگر مسائل محیط زیست در توضیح طرح بیان کرد: دو ردیف فنس که ۱۲ کیلومتر از هم فاصله داشته و هر دو در ضلع جنوبی جاده شاهرود - سبزوار جانمایی گردیدهاند، به طول ۶۵ کیلومتر کمی بعد از زیدر (انحرافی جاده میامی به بی ارجمند) تا کمی قبل از صدرآباد (مرز استان سمنان و خراسان رضوی) به طور کامل شمال توران و نیز محدودههای جدید حضور و تردد یوزها را پوشش خواهد داد، کارکرد دوتایی بودن ریل گذاری فنسها دور کردن یوزها از جاده و هدایت آنها به سمت منطقه امن و تخلیه محدوده بین آنها از حضور یوزها است، همچنین کارکرد دالان و درهای سنسور دار تعبیه شده که در قیفهایی رو به جنوب و به شکل دوتایی در هر قیف قرارگرفتهاند انتقال یکطرفه یوزها از شمال و اطراف جاده به منطقه امن است.
ولیان با بیان اینکه به عبارت دیگر هر سازه دالان و درهایش که با فواصل چند ده کیلومتر از یکدیگر قرار میگیرند بدین شکل عمل میکنند که جانور را برای ورود به زیستگاه اصلی در یک دالان کوتاهی هدایت سپس سنسور درب شمالی عمل کرده و بسته میشود، بیان کرد: در همین حال سنسور جنوبی فعال شده و درب جنوبی باز میگردد و جانور در یک مسیر یکطرفه به منطقه امن هدایت میگردد.
وی افزود: دالان و درهای تعبیه شده در آن مانند تلهای موقت جهت هدایت جانور به زیستگاه امن عمل میکنند. ریل دوم فنس (جنوبی) به طول ۵۵ کیلومتر است که در دو قسمت انتهایی شرق و غرب به طول نزدیک به ۱۵ کیلومتر به شکل زاویه دار ادامه خواهد یافت تا یوزهایی که احتمالاً از زیستگاه اصلی به حاشیهها رانده شدهاند را همچنان از جاده دور و به کمک دالان و درهای بازشوی یکسویه به محدوده بین دو فنس و از آنجا به درون زیستگاه اصلی هدایت کند.
جانمایی و امکان تردد
این فعال محیط زیست با بیان اینکه برای تردد وسایل نقلیه، افراد بومی و محلی، گلههای گوسفند و… نیز درهای بزرگتری در طرح جانمایی میگردد که با فشار دادن کلید سبز جنب آن توسط انسان قابل باز شدن بوده که به شکل خودکار چند دقیقه بعد بسته میگردد بدین وسیله علاوه بر امکان تردد انسان این درهای تعبیه شده باز نمیمانند، ابراز داشت: تأمین انرژی لازم نیز از طریق پنلهای خورشیدی به راحتی امکان پذیر است.
ولیان گفت: الگوی طراحی سپر حفاظتی یوزها بر اساس دیواره سلولی موجودات زنده که دارای دو لایه و روشهای متفاوت تبادل مواد است انجام گرفته با این تفاوت که متأسفانه نمیتوان آن را برای تمام عرصه وسیع توران با توجه به اهمیتی که به محیط زیست و ارزش آن در کشورمان وجود دارد اجرایی و عملیاتی نمود.
کد خبر 5763908منبع: مهر
کلیدواژه: یوزپلنگ ایرانی محیط زیست استان سمنان نماز عید سعید فطر عید سعید فطر بوشهر کرمانشاه خطبه های نماز جمعه ایلام گرگان بارش باران سانحه تصادف گلستان تبریز سفر رئیس جمهور به خوزستان سنندج عکس استانها تصادفات جاده ای یوزپلنگ ایرانی زیستگاه اصلی سپر حفاظتی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۱۲۹۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قلعه حسن صباح هنوز هم دست نیافتنی است
ابتدای جاده الموت در میدان ورودی قزوین، ایستگاه ماشینهای خطی به سمت قلعه است.
«تا خود قلعه میری؟»، «میمونی یا برمیگردی؟»، «نفری 70 تومن. اگه ماشین دربست بگیری میشه 200 تومن» و... رانندهها ایستادهاند تا ماشینها پر شوند از مسافرانی که بعضیشان گردشگرند و بعضی از اهالی روستاهای الموت.
جاده از میان روستاهای «کورانه»، «شنقر»، «میانبر» و... میگذرد و تقریباً تا «رزجرد» هم صاف و مستقیم است اما به دامنه کوهها که میرسد پر پیچ و خم و باریک میشود.نرسیده به بالاترین ارتفاع جاده روی کوه، سوز سرمای زمستان به صورتم میخورد و نخستین سپیدیهای برف امسال در کنار جاده چشم را میزند. دوباره سرازیر میشویم. مسیر پر از گردنههای کوهستانی است. سرازیری پیچهای تندِ باریکی دارد که رانندگی در آن کار ناشیان نیست. تا پیش از آنکه تا «رجایی دشت» و شالیزارهای برنجش پایین برویم، روبهرویمان قلههای بلند «شاهالبرز»، «سیالان»، «خشچال»، «زیورچال» و... روی بلندیهای رشته کوه البرز دیده میشوند. کمی جلوتر «علمکوه» هم به چشم میخورد. پایینتر آنجا که آب به سرخی خاک رس میزند، جاده از میان شهر «معلم کلایه» میگذرد. پس از عبور از چندین روستای دیگر، آنجا که در ارتفاع و روی بزرگترین تخته سنگ منطقه نشانههایی از سایت کاوش پیدا میشود، مسیر از بین باغهای گیلاس روستای «گازرخان» به سمت دژ تاریخی الموت یا همان «قلعه حسن صبّاح» میرسد.
بیراههای به نام هودکان
آن طور که «حمیده چوبک» میگوید مسیرهای منتهی به جاده قلعه از «گرمارود»، «رودسر»، «طالقان»، «آوه»، «اندج»، «شهرک»، «کندانسر» و راه «هودکان» بوده است؛ هر چند کوه هودکان در شمال شرقی قلعه مسیر اصلی ورود به قلعه نیست. هودکان مسیری سخت گذر دارد که به گفته رئیس سابق پژوهشکده باستانشناسی ایران و مدیر سابق پایگاه ملی قلعه الموت استقرارگاههایی برای چوپانان و دامپروران و سنگ بزرگی برای آسیاب در کاوشهای این کوه به چشم خورده است.
«این کوه ارتفاع خیلی بالاتری از قلعه دارد و احتمالاً بخش کوهستانی بوده که افراد از آن عبور میکردند. هودکان همین حالا هم فقط برای کوهنوردان خیلی متبحر میتواند قابل دسترسی باشد».
از نظر تاریخی منطقهای که قلعه الموت در آن واقع شده راهبردی بوده، آن طور که پیش از حسن صباح، «ناصرخسرو قبادیانی» از آن عبور کرده و در سفرنامه خود به اهمیت این منطقه اشاره کرده است. هر چند راههای دسترسی به جاده قلعه زیاد است اما برای ورود به خود قلعه تنها یک مسیر وجود دارد، همانی که حالا برای دسترسی گردشگران استفاده میشود؛ یک مسیر پاکوب باریک از کنار پرتگاههای بلند که در انتها مقابل در ورودی قلعه به چند پله سنگی میرسد. پلهها در سالهای اخیر در کاوشهای باستانشناسانه پیدا شدهاند؛ پلههایی که دستکن هستند. قلعه حسن صباح هنوز هم دست نیافتنی است. از همان اول که از روی پلههای ابتدایی وارد مسیر قلعه شدیم شیب زیاد، نفس اغلب گردشگران را میگیرد. تا نیمههای مسیر دور تا دور منظره پاییزی باغهای گیلاس است و نمایی از روستای گازرخان.
عبور سخت
اگرچه برخی متون به تعداد 20 قلعه در این منطقه اشاره کردهاند، اما سرپرست گروه کاوشهای باستانی قلعه معتقد است در حال حاضر هفت قلعه «قسطین لار»، «شیرکوه»، «آوه»، «نویزرشاه»، «شهرک» و «لمبسر» در منطقه وجود دارد و بسیار دیدهبانیهای دیگر؛ دیدهبانیها هم مثل قلعهها بر بلندای کوهها هستند؛ آنجا که مسیرها باید کنترل شوند. به گفته او همین تنها مسیر ورودی قلعه هم مدام کنترل میشده است.
چوبک درباره نفوذناپذیر بودن قلعه چنین میگوید: «دور تا دور قلعه دره است. به آسانی نمیشود بالا رفت. دسترسی به آن غیرممکن است. راه اصلی که ما از زیر خاک کاوش کردهایم همین مسیر است و آن هم مرتب توسط دیدهبانان کنترل میشده و کسی به راحتی نمیتوانسته وارد این دژ بشود». چوبک تأکید میکند: «منطقه الموت کلاً سخت گذر است و با تمام این قلعهها و دیدهبانیها کنترل میشده و به همین دلیل غیرقابل دسترس بوده است».
اهالی روستاهای اطراف نیز معتقدند این دژ در دوره خودش آن قدر سختگذر بوده که حتی برای بردن آذوقه و آب به داخل قلعه باید مشک را به گردن بز میبستند و یک گرگ تعلیم دیده را به او نشان میدادند تا بزها از ترس به سمت قلعه تا بالای کوه حرکت کنند.
«شاهرود که از پیوستن دو رود الموت و طالقان ایجاد شده و به سفیدرود میریزد، به خودی خود در فصلهای پربارش مسیر رسیدن از قزوین به قلعه را غیرقابل تردد میکرده اما جدا از آن یک رودخانه دیگر در ضلع جنوبی دژ در درهای قرار دارد که حالا یک پل فلزی رویش نصب شده و قابل تردد است؛ اما یکی از موانع عبور و مرور به قلعه همین رودخانه و دره بوده است» این را فرخ کاظمی کارشناس میراث فرهنگی میگوید.
ورود به ملک خدا
تنها راه ورود به قلعه الموت، چند متر پایینتر از برج شرقی دژ است که از مسیر ورودی از جنوب شرقی و از روستای گازرخان مسیری پاکوب با شیب نسبتاً زیاد و پرتگاههای بلند است. اهالی منطقه بر این باورند که حسن صباح موقع خرید دژ در سال 483 قمری گفته تنها یک زمین به اندازه پوست گاو میخواهد بخرد و بعد پوست گاو را رشته رشته کرده و به شکل نخ درآورده و دور تا دور همین صخره و قلعه کشیده و این طوری دژ دوره ساسانی را مالک شده است.
قلعه الموت یا به قول اهالیِ روستایِ گازرخان؛ «قلعه حسن» حالا درِ ورودی چوبیِ بزرگی دارد که بر اساس نقاشیهای مینیاتور باقی مانده در کتابهای تاریخی بازسازی شده است. بالای سردر آن یک تابلو «الملک لله» است؛ نامی که به گفته کارشناسان «حسن صباح» بر این منطقه گذاشته است؛ به معنی «ملک از آن خداست» و تا سال 654 قمری که اینجا در زمان «هلاکوخان مغول» فتح میشود به همین نام میماند.
در این 200 سال که فرقه پررمز و راز اسماعیلیه نذاری که خود را پیروان «اسماعیل» و «نذار» فرزند و نوه امام جعفر صادق(ع) میدانستهاند و در این قلعه ساکن بودهاند اینجا ساکنان ثابتی داشته است. کارشناسان معتقدند فتح چنین قلعهای که سالها میتوانسته احتیاجات خودش و 9هزار ساکنش را برآورده کند، قطعاً با خیانت کسانی از داخل دژ انجام شده است و به گفته چوبک مغولان با حمله از تمام مسیرهای ورودی به قلعه و محاصره آن توانستهاند آن را فتح کنند.
*
مسیر آمده را برمیگردم. منظره شب اینجا، در جادههای پیچ در پیچ الموت پر از روشنایی روستاهایی در دل تاریکی است. دهها چراغ دور هم در دل تاریکی قرار گرفتهاند، کمی آن طرفتر دهها چراغ دیگر گرد هم آمدهاند. کمی بالاتر، کمی پایینتر... گوشه گوشه دامنه کوههای بلند را گرفتهاند. منطقه الموت شرقی و غربی در مجموع 182 روستا دارد. الموت را سرزمینی سحرانگیز مینامند. مسیرها، طبیعت و از همه مهمتر تاریخچهاش دلیلی بر این لقب است.
نفیسه کلهر